چگونه هزینه فرصت را به بچه ها بیاموزیم؟
هزینه فرصت چیست؟
گرچه اقتصاددانان می گویند وضعیت مالی در سراسر جهان و در خانه های افراد متوسط ناپایدار است، اما فرصت ها همچنان در همه جا وجود دارند. شما آنها را در تلویزیون، مدارک دانشگاهی، اسباب بازی ها و رستوران هایی با تابلوهای بزرگ و چشمک زن می بینید. فرزند شما در مورد فرصت هایی که با آنها روبرو می شود تصمیماتی خواهد گرفت، پس بخشی از درس های مالی شما باید شامل اطلاعاتی در مورد هزینه فرصت باشد. در واقع می توانیم بگوییم یکی از درسهایی که بچه ها باید در سواد مالی یاد بگیرند همین هزینه فرصت است.
تعریف اولیه
هزینه فرصت به این معنی است که وقتی فرزند شما چیزی می خرد، گزینه های دیگری را از دست می دهد. او بدون شک از چیزی که انتخاب می کند مقداری استفاده یا لذت خواهد برد، بنابراین انتخاب او لزوما بد نیست. با این حال، هر یک از اقلام یا فرصت های دیگری که او رد می کند نیز مزایایی دارد. او با تصمیم نگرفتن برای خرید آن چیزها، آن مزایا را از دست می دهد. از دست دادن این مزایا هزینه فرصت نامیده می شود.
چرا هزینه فرصت برای بچه ها مشکل ساز است؟
اکثر بچه ها مستعد رفتار تکانشی هستند، به این معنی که آنها رضایت فوری را دوست دارند و تحت تأثیر شدید احساسات خود قرار می گیرند. دلیل این موضوع این است که آنها درحال توسعه مهارت های منطقی خود هستند. هنگامی که بچه ها خریدی انجام می دهند، همیشه تجربه زندگی یا دوراندیشی لازم برای درک واقعی همه دلایلی که یک کالا ممکن است از دیگری بهتر باشد را ندارند آنها در تعیین اینکه هزینه فرصت چیست و اینکه در آینده چه احساسی خواهند داشت مشکل دارند. در نتیجه، آنها ممکن است برای مدت کوتاهی از چیزی که خریدند راضی باشند، اما سپس با عواقب خرید (برای مثال، ناتوانی در خرید چیز دیگری در آینده) مواجه می شوند و ناراحت می شوند.
چگونه می توانید به فرزندتان کمک کنید تا هزینه فرصت را درک کند؟
یکی از راه های بزرگ برای کمک به بچه ها برای یادگیری در مورد هزینه فرصت، شفاف سازی آن هزینه قبل از رفتن به صندوق (یا شاید کلیک کردن روی دکمه “سفارش خود را ارسال کنید”) است. جملات “اگر… پس…” برای این کار بسیار مفید هستند. برای مثال، شما ممکن است چیزی شبیه به این بگویید: “اگر الان این بازی ویدیویی را بخری، پس امشب پول رفتن به سینما را نداری. با این کار مشکلی نداری؟” این کار به فرزند شما کمک می کند تا به آینده نگاه کند و آنچه را که بالقوه از دست می دهد را شناسایی کند. اگر او بعداً شکایت کرد، می توانید بگویید: “به یاد داری که وقتی در فروشگاه بودیم از تو پرسیدم…”
نکته دیگر این است که فرزندتان را تشویق کنید تا لیست های ساده ای از مزایا و معایب هر گزینه تهیه کند. برای مثال، می توانید اشاره کنید که بازی ویدیویی تک نفره ای که او می خواهد را می تواند بارها و بارها بازی کند، اما بسکتبال می تواندبه او کمک کند که فعالیت بدنی داشته باشد و برای سلامتی او مفید است. این روش به فرزند شما نه تنها مقایسه کردن را آموزش می دهد، بلکه فراتر از ظاهربه صورت نقادانه نگاه می کند تا ببیند واقعاً درحال خریدن چه چیزی است .
شما می توانید با فرزندتان در مورد اینکه چرا فکر می کند خرید یک وسیله نسبت به خرید وسیله دیگر بهتر است، صحبتهای دوستانه داشته باشید. این مهم است زیرا پاسخ های او به شما نشان می دهد که او در حال حاضر چگونه در مورد پول استدلال می کند و نشان می دهد که در کجا به اطلاعات بیشتر یا اصلاح نیاز دارد. همچنین گفتگوی باز اعتماد ایجاد می کند، به این معنی که احتمالاً فرزندتان با سایر سوالات مالی و عمومی به سراغ شما خواهد آمد.
آخرین نکته این است که در صورتی که فرزندتان به دلیل عواقب آن از خرید پشیمان شد نباید به او کمک مالی کنید. البته ممکن است وسوسه شوید که این کار را انجام دهید:
۱) برای اینکه در لحظه فرزندتان را خوشحال کنید.
۲) برای اینکه کمی از استرس ناشی از شکایت ها و درخواست های او برای چیز دیگری رهایی پیدا کنید.
۳) به او و دیگران این تصور را القا کنید که شما و خانواده تان می توانید هر چه را که دوست دارید و می خواهید می توانید داشته باشید.
مشکل کمک مالی این است که اساساً هزینه های فرصت را پنهان می کند. فرزند شما به احتمال زیاد یاد نمی گیرد که اولویت گذاری کند، چون ممکن است به این باور برسد که همه چیز برای او فراهم است. بدون شک مدتی بعد خود را در تلاش برای پاسخگویی به تقاضای بعدی خواهید دید و بعداً، زمانی که بزرگتر می شود و می خواهد به تنهایی زندگی کند، ممکن است بخاطر این تصور که همه چیز در دسترس است در مواجهه با بدهیها و ولخرجیها با مشکل واقعی روبرو شود.
دیدگاهتان را بنویسید